• /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

  • /

    نجوا

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است

ببینمت

بی روسری بیا که دقیقا ببینمت
اما به گونه ای که فقط من ببینمت

با تو نمی شود که سر جنگ وکینه داشت
حتی اگر که در صف دشمن ببینمت

نزدیک تر شدی به من ازمن به من که من
حس کردنی تر از رگ گردن ببینمت

مثل لزوم نور برای درخت ها
هر صبح لازم است که حتما ببینمت

حس می کنم دو دل شده ای لحظه ای مباد
درشک بین ماندن و رفتن ببینمت

  • يكشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۷
  • ۳

رباعی جدید : رو بزنم

 

 

اندازه ی غصه؛حرف از او بزنم

بی فایده ست ناله؛ یا هو بزنم

هرچند که حال گریه دارم اما

باید که به اشک هم کمی رو بزنم

 

علیرضا همتی فارسانی


 

 

 

 

 

 

 

 


 

  • جمعه ۲۷ مهر ۱۳۹۷
  • ۰

کافی است فقط پرت بگیرد به پرم

 

Related image

 

یکباره زده خیال رفتن به سرم

با آنکه پرم شکسته باید بپرم

پرواز برایم آنقدر مشکل نیست

کافی است فقط پرت بگیرد به پرم

 

  • سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷
  • ۱